داستان این فیلم درباره نوجوان تنهایی به نام امیرو است که رویایش سفر به آن سوی خلیج فارس است. او بطریهای خالی، قوطی و چیزهایی از این دست را از میان زبالهها جمع میکند و میفروشد و با واکس زدن کفش خارجیان مقیم آبادان، زندگی میگذراند. امیرو کمکم به کلاس درس شبانه میرود و الفبا را یاد میگیرد و ...